دوباره سنگین میشوی. سقوط میکنی. آنقدر پایین که دوباره میتوانی بشنوی: تیک تاک. عقربهی ثانیهشمار با بیرحمی قدم برمیدارد و با هر قدم ثانیهای میشکند. درست مثل شیشهی امیدها و آرزوهایت. و در فاصلهی هر شکستنای بیشتر سقوط میکنی. بیشتر و بیشتر. رهایی گاهی اوقات تباهی میآورد.
ادامه مطلب
درباره این سایت